به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، آیت الله ابوالقاسم علیدوست امروز در مراسم رونمایی از کتاب الفقه و العقل در پارک علم و فناوری استان قم، گفت: کتاب الفقه و العقل به همت پژوهشکده ادیب فقه جواهری و موسسه بوستان کتاب منتشر شده است.
وی افزود: کتاب الفقه والعقل ترجمه کتاب فقه و عقل فارسی است که سال 81 نوشته شد؛ با اینکه این کتاب کتاب تخصصی بود، به چاپ هفتم یا هشتم رسیده است؛ این کتاب به زبان اردو، روسی ترجمه شده است و برای اولین بار است که به عربی ترجمه شده است.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با ذکر این مطلب که کتاب فقه و عرف و فقه و مصلحت به زبان عربی ترجمه شده است، تصریح کرد: ولی ترجمه این کتاب به زبان عربی تحت مدیریت و کنترل شخص بنده انجام شده است؛ خوشبختانه این کتاب در روز معراج پیامبر اسلام (ص)رونمایی شده است و این کتاب نیز به انسان و عقل کامل (پیامبر اسلام(ص)) هدیه کردیم و این مقارنت را به فال نیک میگیریم.
وی گفت: پیشینه تالیف این کتاب به سالهای 55 و 56 باز میگردد که اصول فقه مطالعه می کردیم؛ بنده در آن زمان بخشی از کتاب را درس میگرفتم و مابقی را مطالعه می کردم؛ در آن سالها در کوران انقلاب قرارداشتیم و در محلهای مختلفی در درس بزرگان شرکت می کردم.
این استاد حوزه بیان کرد: آیت الله مظفر بخش دوم کتاب خود را به ملازمات عقلیه اختصاص می دهد و دو فصل را باز می کند که این کار را باید منتسب به استاد ایشان یعنی آیت الله اصفهانی دانست.
وی گفت: طلاب ما پس از اصول فقه، رسائل را مطالعه می کنند و در رسائل مسایل عقلی به شکلی که مرحوم مظفر مطرح کرده وجود ندارد و در کفایه نیز این مباحث مطرح نشده است و به همین دلیل تلاش های جناب مظفر از بین می رود.
آیت الله علیدوست اظهارکرد: به همین خاطر بهتر است، بحث اصول فقه پس از رسایل و کفایه مطالعه شود تا این تفکر را در خو بپروراند؛ بنا به علل مختلف بحث نقش عقل در استنباط احکام بسیار لاغر و نحیف است؛ نقش عقل در معارف دین بسیار حیاتی است و حتی پیش از اسلام نیز مطرح بوده است و به همین دلیل حوزه ما نیازمند چنین کتابی بود و باید این کتاب تالیف میشد.
استاد حوزه و دانشگاه اظهارکرد: در تمام نصوص دینی یک روایت هم در نکوهش عقل نداریم و این مساله بسیار مهم است، زیرا بحث تقسیم عقل به عقل خوب و بد از صدها سال پیش بیان شده است، ولی در روایات ما حتی یک جمله نیز در این خصوص نداریم.
وی با ذکر این مطلب که بنده بیست سال است درگیر مساله عقل و فقه بوده ام و در دانشگاه و حوزه به این بحث پرداخته ام، بیان کرد: علم قدرت عقل در درک مناطات احکام از مهمترین پرسش هایی است که در زمینه عقل و احکام مطرح است و به همین خاطر بیان می کنند وقتی عقل نمی تواند مناتات احکام را درک کند پس نقشی در استنباط احکام ندارد.
وی افزود: نکته دیگر، آن است که بیان میکنند، اگر عقل مناطات احکام را درک کند، ولی نصوص نیز این مطالب را بیان میکند؛ علت دیگری که پشت ذهن علما در این حوزه بوده است، خطر بدعت است زیرا اگر باب عقل باز شود دیگر کنترل آن مشکل خواهد بود.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بیان کرد: این سه بحث را باید در نظر گرفت ولی هیچ وقت نمی تواند بهانه خوبی برای نپرداختن به حوزه عقل باشد و قطعا اگربه این حوزه نپردازیم خسارات زیادی خواهیم پرداخت.
عضو جامعه مدرسین گفت: در پاسخ به پرسش اول باید گفت، این بحث که عقل نمیتواند مناطات احکام در کدام آیه و روایات و یا مبحث عقلی مطرح است؛در مسایل کلام سیاسی و اجتماعی و خانواده و... به راحتی میتوانیم مناطات احکام را از عقل درک کنیم.
وی تصریح کرد: ما به دنبال اثبات حجج و شارع از عقل استفاده کنیم؛ چرا در خصوص این مباحث عقل را تایید می کنیم، ولی در حوزه مناطات احکام،عقل را رد میکنیم ؛تمام کسانی که مدعی این بحث هستند، دارای نقض در عملکرد هستند که این موارد در این کتاب بیان شده است؛هیچ زمانی به اندازه امروز مقابله با عقل در فهم فقه انجام نشده است.
آیت الله علیدوست اظهارکرد: نکته دوم این است که نقش عقل در استنباط احکام تنها نقش سندی نیست ولی نقش عقل تنها در کارایی سندی نیست؛ بلکه نقش عقل، نقش تفسیری است؛ یعنی نصوص دینی را تفسیر میکند.
وی گفت: اگر عقل از حوزه غیر از فقه، از عرصه دیگر مباحث کلامی و دینی بگیریم مشکلات بسیاری ایجاد میشود؛ مثلا اگر نقش عقل را در تفسیر روایات مهدوی و یا معاد و یا معراج منکر شویم قطعا به مشکلات بسیاری بر میخوریم.
وی تصریح کرد: در بحث انحراف باید گفت، اگر استفاده از عقل یک ضرورت است، علما باید وارد شوند و این استفاده عقلی را منضبط کرده و نهادینه کنند؛ کنارگذاشتن عقل از این عرصه همچون دوری کردن از آب از ترس مسموم شدن است.
مولف کتاب الفقه و العقل اظهارکرد: گسست کارکردها یکی از مشکلاتی بود که باعث تالیف این کتاب بود؛ اگر کسی کارکردهای عقل را به خوبی درک کند دیگر مدعی نمی شود که عقل نمی تواند مناطات احکام را درک کند.
وی گفت: در کاربرد عقل در این کتاب به آسیب شناسی و شبهه شناسی نیز اشاره شده است؛ مصطلحات بسیاری در این کتاب خلق شده و توضیح داده شده است؛ بحث حکم مولوی و ارشادی این کتاب با کتاب اصول فقه متفاوت است.
نویسنده این کتاب در پایان تصریح کرد: این کتاب شروع یک جریان است و انجام کار نیست؛ این کار باید توسط دیگریان تکمیل شود.
نظر شما